فعل Keep یکی از افعال بیقاعده و بسیار پرکاربرد در زبان انگلیسی بوده و ترکیبات و اصطلاحات زیادی وجود دارند که این فعل در آنها آمده است. این اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی کاربردهای فراوانی دارند و باید با آنها آشنا باشید.
فعل Keep یا در حالت گذشته Kept، به معنای نگه داشتن و حفاظت است. برای مثال جملهYou keep that یعنی آن را نگه دارید.
در ادامه مطلب با لینگوتاک همراه باشید تا با چند اصطلاح و عبارت بسیار پرکاربرد با استفاده از فعل Keep به همراه معنی آنها آشنا شویم.
سرفصل ها
- اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی با فعل keep
- 1. To Keep At Arm’s Length
- 2. To Keep Awake
- 3. To Keep Busy
- 4. To Keep Calm
- 5. To Keep A Secret
- 6. To Keep Informed/To Be Kept Informed
- 7. To Keep A Low Profile
- 8. Keep Your Shirt On
- 9. Keep Your Mouth Shut
- 10. Keep (Someone) Waiting
- 11. keep someone company
- 12. keep an eye on someone
- 13. keep someone posted
- 14. Keep a diary
- 15. Keep a promise
- 16. Keep control
- 17. Keep in touch
- 18. Keep quiet
- 19. Keep records
- 20. Keep score
- 21. Keep someone’s place
- 22. Keep the change
- 23. keep in mind
- 24. Keep costs down
- 25. Keep your chin up
- سوالات رایج
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی با فعل keep
اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارند که میتوان در آنها کلمه keep را مشاهده کرد، اما بعضی از آنها در گفتگو و مکالمات روزمره کاربرد بیشتری دارند. با شرکت در یک کلاس زبان آنلاین میتوانید آنها را به کمک یک استاد بهتر یاد بگیرید. اما ما هم در ادامه آنها را توضیح دادیم.
1. To Keep At Arm’s Length
معنی: در اینجا از معنای لغوی کلمه Arm استفاده شده است و یعنی طول بازوی شما، نزدیک نشدن بیش از حد به فرد، حفظ فاصله و دور استادن از کسی و همچنین جلوگیری از تماس نزدیک.
در این شرایط و پاندمی کرونا ویروس همه ما باید به توصیههای دولت گوش دهیم و باید به حفظ فاصله عادت کنیم.
جملات زیر میتوانند مثال خوبی برای نشان دادن کاربرد این اصطلاح در جمله باشند:
.I like to keep my colleagues at work at arm’s length
من دوست دارم فاصلهام را با همکارانم حفظ کنم.
یعنی نمیخواهم بیش از حد به آنها نزدیک شوم. آنها و کار کردن با آنها را دوست دارم، اما بهترین دوستان من نیستند.
.I keep my social contacts at arm’s length because of the virus
من به دلیل ویروس کرونا سعی میکنم فاصلهام را با دیگران حفظ کنم.
2. To Keep Awake
معنی: نخوابیدن، بیدار ماندن، چشم را باز نگه داشتن
مثال:
.I’m working hard, long hours, I find it hard to keep awake
من ساعتهای طولانی سخت کار میکنم و بیدار ماندن برایم سخت است.
.Kids love to keep awake at Christmas time when they think they’re going to spot Santa Claus
بچهها دوست دارند در روزهای کریسمس که فکر میکنند قرار است بابانوئل را ببینند، بیدار بمانند.
.I found it hard to keep awake in a presentation, it was so boring
بیدار ماندن در طول جلسه ارائه برایم دشوار بود، خیلی خستهکننده بود.
3. To Keep Busy
معنی: داشتن کار و فعالیتی برای انجام دادن، خود را مشغول نگه داشتن، فعال بودن
مثال:
.I like to keep myself busy. I feel like crazy when I have too much of free time
دوست دارم خودم را مشغول نگه دارم. زمانی که اوقات فراغت زیادی دارم، احساس دیوانگی به من دست میدهد.
.Since he had been retired, he kept himself busy around the house with different activities
از آنجایی که بازنشسته شده بود، خود را در خانه به کارهای مختلف مشغول میکرد.
4. To Keep Calm
این عبارت، یکی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی به معنی آرام ماندن، وحشت نکردن و استرس نگرفتن است.
مثال:
.All employees were asked to keep calm and follow the authorities advise
از همه کارمندان خواستند آرامش خود را حفظ کرده و به توصیههای مقامات عمل کنند.
.In preparation for World War II, the British public was asked to keep calm and carry on
در آمادهسازی برای جنگ جهانی دوم، از مردم بریتانیا خواستند آرامش خود را حفظ کرده و وحشت نکنند.
5. To Keep A Secret
معنی: به اشتراک نگذاشتن اطلاعات و راز با دیگری
مثال:
?Can you keep my secret? If I tell you this, will you promise not to tell anybody else
میتوانی راز من را پیش خودت نگه داری؟ اگر این را به تو بگویم، قول میدهی آن را به فرد دیگری نگویی؟
6. To Keep Informed/To Be Kept Informed
معنی: مطلع شدن، دانستن آنچه در حال رخ دادن است
مثال:
.The government ministers always want to keep the Prime Minister informed
وزرای دولت همیشه میخواهند نخستوزیر را در جریان اطلاعات قرار دهند.
.Our CEO likes to be kept informed as to what is happening in our various offices
مدیرعامل ما دوست دارد از آنچه در دفاتر مختلف اتفاق میافتد، مطلع باشد.
.We like to be kept informed as to what is happening in our family
دوست داریم از آنچه در خانواده رخ میدهد، مطلع باشیم.
.Keep them informed as to what progress is going to be made with this business deal
آنها را از پیشرفتی که قرار است با این معامله تجاری حاصل شود، مطلع کنید.
7. To Keep A Low Profile
یکی دیگر از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، این عبارت به معنی جلوگیری از جلب توجه دیگران به خود است.
مثال:
.If I were you, I would keep a low profile for the next few weeks. Things will blow over
اگر جای شما بودم، تا چند هفته آینده آفتابی نمیشدم تا اوضاع آرام شود.
.Traditionally, presidents have kept a low profile after leaving office
معمولا رئیسجمهورها پس از ترک سمت، توجهها را به خود جلب نمیکنند.
8. Keep Your Shirt On
معنی: آرام ماندن، در مورد چیزی بیش از حد هیجانی نشدن، صبور بودن
مثال:
.Keep your shirt on! We have been waiting for only 5 minutes
بیتابی نکن! ما فقط پنج دقیقه است که منتظریم.
9. Keep Your Mouth Shut
این اصطلاح، یکی دیگر از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی در مکالمات خودمانی و روزمره است که روشی گستاخانه و بیادبانه برای درخواست سکوت از فردی محسوب میشود.
مثال:
.Please don’t say anything. I’m embarrassed enough already. It’s my mistake. Keep your mouth shut
لطفا چیزی نگو. به اندازه کافی خجالتزده شدهام. اشتباه من بود. دهنت را ببند!
10. Keep (Someone) Waiting
معنی: کسی را منتظر نگه داشتن تا زمانی که برای او وقت پیدا کنید
مثال:
.I’m sorry to have kept you waiting. Please come with me on
متاسفم که شما را منتظر گذاشتم. لطفا همراه من بیایید.
.My GP is so busy, he always keeps me waiting
سر پزشک عمومی من خیلی شلوغ است. او همیشه من را منتظر نگه میدارد.
11. keep someone company
معنی: همراه کسی باشی تا تنها نباشد
مثال:
.sarah is in hospital. I’m going to keep her company
سارا در بیمارستان است. من او را همراهی میکنم.
12. keep an eye on someone
معنی: مراقب کسی بودن، کسی را با دقت تماشا کردن، در مورد رفتار کسی باخبر ماندن
مثال:
.I am going out. Please keep an eye on the baby
من دارم به بیرون از خانه میروم. لطفا حواستان به بچه باشد.
.Keep an eye on him. He’s going to steal something
حواست به او باشد. او میخواهد چیزی را بدزدد.
13. keep someone posted
معنی: کسی را در جریان گذاشتن، آنچه رخ میدهد به اطلاع کسی رساندن
مثال:
?Manager: Has the customer paid his invoice
.shirin: No not yet and he’s not answering the phone
.Manager: Ok, keep me posted
مدیر: مشتری فاکتورش رو پرداخت کرد؟
شیرین: نه هنوز. گوشیش رو هم جواب نمیده.
مدیر: باشه. منو در جریان بذار.
14. Keep a diary
معنی: خاطرهنویسی
مثال:
.I decided to keep a diary of our trip to Toronto
تصمیم گرفتم از سفرمان به تورنتو خاطرهای بنویسم.
15. Keep a promise
معنی: روی قولی ماندن، روی حرفتان ماندن
مثال:
.It is easier to make a promise than to keep a promise
قول دادن از نگه داشتن آن آسانتر است.
16. Keep control
معنی: در دست داشتن کنترل
مثال:
.My mother likes to keep control of everything
مادرم دوست دارد همه چیز را کنترل کند.
17. Keep in touch
معنی: در تماس بودن
مثال:
.I keep in touch with a lot of my friends around the world
من با بسیاری از دوستانم در سراسر جهان، ارتباط دارم.
18. Keep quiet
معنی: ساکت بودن
مثال:
.Please, keep quite when I’m on the phone
لطفا وقتی دارم تماس میگیرم، ساکت باشید.
19. Keep records
معنی: نگه داشتن سوابق
مثال:
.It’s usual to keep records of all expenses
ثبت سوابق هزینهها، معمول و عادی است.
20. Keep score
معنی: امتیاز گرفتن
مثال:
.We have to keep scoring the points in the fourth quarter
ما باید در کوارتر چهارم، به کسب امتیاز ادامه دهیم.
21. Keep someone’s place
معنی: جای کسی را نگه داشتن
مثال:
?Would you mind keeping my place for a minute
امکان دارد یک دقیقه جای من را برایم نگه دارید؟
22. Keep the change
معنی: نگه داشتن پول خرد
مثال:
.I told the taxi driver to keep the change
به راننده تاکسی گفتم پول خرد را نگه دارد.
23. keep in mind
معنی: به خاطر داشته باش، فراموش نکن
مثال:
“.OK, kids, time to visit uncle Mayhew. Keep in mind that he can’t hear very well these days, so you’ll need to shout. Here’s a loudspeaker”
«خب بچهها! وقت اینه که عمو میهیو (Mayhew) رو ملاقات کنیم. یادتون باشه اون این روزها خوب نمیشنوه پس باید فریاد بزنید. اینم یه بلندگو.»
24. Keep costs down
یکی از روشهای بسیار رایج استفاده از فعل keep در اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، صحبت درباره پول است و معمولا به این دلیل اتفاق استفاده میشود که از ارزان بودن اجناس اطمینان حاصل کنیم.
اغلب Keep در این اصطلاح با دو کلمه down یا low استفاده میشود.
مثال:
.This method will keep your co-payment and deductible down
این روش مشارکت و مالیات شما را کاهش میدهد.
“!You wanna sell more bagpipes? Well, remember to keep prices low. You’ll sell millions”
«میخوای کولههای بیشتری بفروشی؟ خب، یادت باشه قیمتا رو پایین نگه داری. اینطوری کلی جنس میفروشی!»
25. Keep your chin up
یکی دیگر از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی، این اصطلاح است و در مکالمات روزمره کاربرد زیادی دارد.
معنی: سرت را بالا بگیر، شاد باش و افسرده نشو
مثال:
“!Keep your chin up! You can’t win all the races”
«ناراحت نباش! نمیتونی که توی همه مسابقهها برنده بشی!»
سوالات رایج
در ادامه به تعدادی از سوالات رایج در این باره پاسخ میدهیم.
مترادف کلمه keep چیست؟
این کلمه، مترادفهای فراوانی دارد. از جمله: retain، hold on to، retain possession of، keep hold of، not part with، hold fast to، hold back و همچنین کلمات save، store، store up، save up، hoard، set aside و reserve.
معنی عبارت to take and keep چیست؟
مواظب بودن و توجه کردن، از معانی عبارت to tale and keep هستند.
لغت keep در جملات چه نقشی دارد؟
Keep میتواند در جملات، بهصورت اسم (noun) یا فعل(verb) ظاهر شود.
آیا میتوانیم به کلمه keep، -ing اضافه کنیم؟
بله. در این صورت، کلمه حاصل معنی «انجام دادن کاری بدون وقفه یا انجام کاری بهطور مداوم» را خواهد داد.