سرفصل ها
ضمیر شخصی ( les pronoms personnel ) چیست؟
ضمایر شخصی یا همان (les pronoms personnel) ها به جای اسم استفاده می شوند . این دسته از ضمایر به افراد و مواردی که قبلاً ذکر شده اند اشاره داشته و همچنین جنسیت ، شخص و تعداد آن اسم را مشخص می کنند. ضمایر شخصی می توانند فاعل یا مفعول جمله باشند و بسته به نقش خود ، اشکال مختلفی دارند.
شما میتوانید تمامی قوانین و ساختار های مربوط به ضمایر در زبان فرانسه را با شرکت در یک کلاس زبان آنلاین یاد بگیرید . ما نیز در ادامه ی این مطلب قصد داریم تا این ضمایر را با نگاهی کلی به شما معرفی کرده و با ذکر چند مثال به آموزش بهتر آنها کمک کنیم.
لیست ضمایر شخصی در دستور زبان فرانسه
ضمایر شخصی فرانسوی بسته به عملکرد آنها در جمله ، در چند گروه دسته بندی می شوند.
نحوه استفاده از ضمایر شخصی در دستور زبان فرانسه
ضمایر فاعلی ( Les pronoms sujets )
همانطور که از نام این ضمایر پیداست ، ضمایر فاعلی در جایگاه فاعل در جمله قرار می گیرند و در پاسخ به سوال (چه کسی ؟ ) به کار برده می شود .
مثال :
- J’ai une amie. ( من یک دوست دارم )
- Elle est très gentille. ( او بسیار مهربان است )
- tu chantes des chansons. ( تو آهنگ میخوانی )
- Il n’a pas compris . ( او متوجه نشد / نفهمید )
- On a le droit de se tromper ! ( ما حق داریم اشتباه کنیم )
- Nous serons sanctionnés . ( ما تحریم خواهیم شد )
- Vous referez le devoir ensemble . ( شما تکالیف را با هم انجام دهید)
- Elles attendent le résultat du concours . ( آنها منتظر نتیجه مسابقه هستند )
- Ils se sont tous trompés . ( همه آنها اشتباه می کردند )
ضمایر تاکیدی فاعلی ( Les pronoms toniques sujets )
ضمایر تاکیدی بدون اینکه نام فاعل را تکرار کنند ، به آن تاکید می کنند . از این ضمایر در موارد زیر استفاده می شود :
1. وقتی ضمیر به تنهایی و بدون فعل استفاده می شود .
مثال :
- Qui chante des chansons ? – Moi ( کی آهنگ میخونه ؟ – من )
- Qui peut escalader une montagne? – lui ( چه کسی میتواند از کوه بالا برود ؟ – او )
2. برای تأکید و اغلب بعد از c’est
مثال :
- Lui, il est très gentil . ( او ، بله او بسیار مهربان است. )
- C’est lui qui est très gentil . ( اوست که بسیار مهربان است )
- Toi, tu es fatigué . ( تو خسته ای )
- Vous, vous êtes sportifs . ( شما ورزشکار هستید )
- Eux, ils sont gentils . ( آنها خوب و آرام هستند )
3. وقتی ضمیر در انجام مقایسه بعد از que می آید .
مثال :
- Ma copine est plus jeune que moi. ( نامزدم از من خیلی جوانتر است )
- Tu étudies moins que moi . ( تو کمتر از من درس می خونی )
- Je suis plus sportif que lui . ( من از او ورزشکار ترم )
4. وقتی ضمیر با کلمات seul ، même و صفت یا یک عبارت ، از فعل جدا شود .
مثال :
- Lui seul n’oublie pas mes chansons. ( او ، به تنهایی آهنگ های منو فراموش نمی کنه )
- Ils le construisent eux-mêmes . ( آنها خودشان آن را می سازند )
ضمایر مفعولی ( Les pronoms compléments )
ضمایر مفعولی در جایگاه مفعول در جمله قرارگرفته و در پاسخ به سوال ( چه کسی را ؟ ) استفاده می شوند . این ضمایر به سه دسته ی ضمایر مفعولی مستقیم ، غیرمستقیم و تأکیدی تقسیم می شوند .
– ضمایر مفعولی مستقیم ( le pronom complément d’objet direct )
ضمایر مفعولی مستقیم جایگزین اسمی می شوند که مستقیماً بعد از فعل و بدون حرف اضافه می آید .
مثال :
- J’aime Sara . —–> Je l’aime . ( من سارا را دوست دارم —–> من او را دوست دارم )
- Vous aimez les chansons . —–> Vous les aimez . ( ما آهنگ ها را دوست داریم —–> ما آنها را دوست داریم )
- Je donne un bonbon. —–> Je le donne . ( من یک آب نبات می دهم . —–> من آن را می دهم )
- Il cloue une planche. —–> Il la cloue . ( او یک میخ می کوبد . —–> او آن را می کوبد )
– ضمایر مفعولی غیر مستقیم ( le pronom complément d’objet indirect )
ضمایر مفعولی غیر مستقیم ، جایگزین اسمی می شوند که بعد از حرف اضافه ی ( à ) می آیند .
مثال :
- J’ai chanté des chansons à ma copine. —–> Je lui ai chanté des chansons.
( من برای نامزدم آهنگ خواندم. —–> من برای او آهنگ خواندم )
-
Je parle à toi . —–> Je te parle . ( من با تو صحبت میکنم . —–> من با تو صحبت می کنم )
-
Je demande un pain à la boulangère . —–> Je lui demande un pain . ( من یک نان از نانوا می خواهم . —–> از او یک قرص نان می خواهم )
-
Tu écris à ton frère . —–> Tu lui écris . ( تو برای برادرت نامه می نویسی . ——> تو برای او می نویسی )
– ضمایر مفعولی تاکیدی ( Les pronoms toniques objets )
ضمایر مفعولی تاکیدی همانند ضمایر فاعلی تاکیدی هستند . تفاوت این دو گروه در این است که ضمایر مفعولی تاکیدی بعد از حرف اضافه به کار برده می شوند .
مثال :
- J’écris des chansons avec elle (elle = ma copine) . ( من با او ( نامزدم ) آهنگ می نویسم )
- Ça ne marche pas pour moi . ( آن به درد من نمیخورد )
- Achète-le pour moi . ( آن را برای من بخر )
- Nous pensons à eux . ( ما در مورد آنها فکر می کنیم )