مردم کشور ما به دلیل همسایگی با کشور عراق سالانه سفرهای زیارتی زیادی به این کشور دارند، در نتیجه یادگیری زبان عربی و اصطلاحات پرکاربرد آن یکی از نیازهای زائرین و مسافران است.
همچنین سفر به کشورهای عرب زبان مانند دوبی و عربستان، نیاز به این زبان را دو چندان کرده است. گاهی افراد به دلیل بلد نبودن زبان عربی در سفر و زیارت دچار مشکل میشوند.
البته با شرکت در کلاس زبان آنلاین نیز میتوانید این اصطلاحات را یاد بگیرید و به زبان عربی تسلط پیدا کنید. توصیه ما شرکت در این کلاسهای مجازی است تا اساتید حرفهای به صورت کاملا اصولی به شما در یادگیری کمک کنند.
اما در این مطلب یک سری اصطلاحات کاربردی عربی را برایتان میآوریم که در سفر به کشورهای عربی مانند دوبی و عراق بسیار کارآمد است.
سرفصل ها
اصطلاحات رایج زبان عربی برای زائرین
به کمک این اصطلاحات در سفرهای زیارتی مشکلی برای صحبت نخواهید داشت و مکالمهها را میتوانید بفهمید.
جواز، پاسپورت: گذرنامه، پاسپورت
جوازات: گذرنامهها
أرید: میخواهم
وِین؟: کجاست؟
وِینِ المَرافِق الصَّحیَّة؟: سرویس بهداشتی کجاست؟
إنْطِنی جَوازَک.: گذرنامهات را بده.
خلّی أشُوف.: بگذار نگاه کنم. بگذار ببینم.
أرُوح.: بروم.
تِریدِ الباص لُو کَیّة؟: اتوبوس میخواهی یا ون؟
عَشِر – عَشرتالاف: ده هزار دینار، 10
لا، باهِز: نه، گرونه.
إلْنَجف: به نجف
إشگَد؟ إشگد الأجرة؟: کرایهاش چقدر است؟ چقدر میشه؟
زِیَن: خوبه
إهوَای، کِلَّش، باهز: خیلی گرونه.
جَماعَتْکُم، چَم نفرات؟: گروهتان چند نفر است؟
سایِق: راننده
بَوّابَة: گیت، ورودی، دروازه
عَرَبانة: گاریچی، ارابهکش
حَقْبَة: کیف، کوله
ألْجَو حار، حار: هوا گرم است.
شَغِّلِ الْمُکَیِّف: کولر را روشن کن.
إهْنا، إهناک: این جا، آن جا
ضَیَّعِت: گم کردم.
لِیَش؟: چرا؟
مَافْتَهِم، مَفتَهم شِتگول: نمیفهمم. نمیفهمم چی میگی.
اهلا و سهلا: خوش آمدی.
مو مشکل: مشکلی نیست.
شنو؟: چی؟
اهل: خانواده
اَکِل: غذا
آنی افتهم: من میفهمم.
فلوس: پول
جامع: مسجد
اشلُونِک؟: حال شما چطور است؟ (مذکر)
إشلونِچ؟: حال شما چطور است؟ (مؤنث)
فی اَمانِ الله: در امان خدا، خداحافظ.
جوعان: گرسنه
تعبان: خسته
وین الحَرَم؟: حرم کجاست؟
غالی: گران
مَلابِس: لباس
صَعُب: سخت
جیگارَه: سیگار
إشْوَگِت: کی؟ چه موقع؟
ألیوم: امروز
ألِّیَلَة: امشب
سَجِّل إسمَک: اسمت را بنویس.
سَلَّمو الجَوازات: گذرنامهها را تحویل دهید.
إسمَع، إسمَعنی: گوش بده، به من گوش بده.
هُوِیَّة: کارت شناسایی
أرخَص: ارزانتر
خَبّاز: نانوایی
الله یحفظکم: خدا حافظ شما باشد.
الله یعینکم: خدا نگهدارتان باشد.
الله یساعدکم: خدا کمکتان کند.
بلاش: مجانی
وَفِّر، توفیر: ذخیره کن.
مَجنون، إحنَه مجانین الحسین: دیوانه، ما دیوانگان حسینیم.
غُرْفَة، غُرَف: اتاق، اتاقها
بِیَت، حُوش: خانه
عَطشان: تشنه
أهلا بکم، هَلا بیک، هلا بیکم: خوش آمدید.
عَلا کِیَفَک: هر جور مایل هستی.
فجر: سپیدهدم
مغرب: مغرب
خلف، وراء: پشت سر
بعد یومین: دور روز بعد
بعد بکرة(بعد غد): پس فردا
بعد ثلاثة ایام: سه روز بعد
قبل الظهر: پیش از ظهر
قبل قلیل:کمی پیش
أکُو باب ثانیه؟: ببخشید در ورودی دیگری وجود دارد؟
یِصیر اِشوَیَّه تِرجَع/ تِتقَدَّم: میشه یک کم برید عقبتر/ جلوتر؟
عفواً خَلّینی آنی هم اَزُور: اجازه میدهید من نیز زیارت کنم؟
وِن إلگـَراج؟: ببخشید گاراژ ماشین (ترمینال) کجاست؟
إشلون أروحِ إلْمسجدِ الکوفه؟: چطور میتوانم به مسجد کوفه بروم؟
اکو سیارات بین الطریق؟: بین راه میتوانم سوار ماشین شوم؟
إلعَفُو مِن وین باب الدُخول للِنِساء / ریاجیل؟: ببخشید درب ورودی خانم ها/آقایان کدام سمت است؟
أَعْتذِرُ منکَ لِلتَّأْخِیرِ. (أَرْجُو المَعْذِرَهَ): عذر میخواهم که دیر شد.
ماکُوَیّس: خوب نیستم.
لَقَدْ سبَّبْتُ لکَ عَذاباً. أَزْعَجْتُکَ: باعث عذاب شما شدم.
شُکراً لِإِطْرائِکَ: از تعریفتان متشکرم.
جَزاکُمُ اللَّهُ خیراً: خداوند بهتان جزای خیر دهد.
أَرْجُوکَ: خواهش میکنم.
لا أَدْرِی کیفَ أَشْکُرُکَ یَا سیِّدی: نمیدانم از شما چطور تشکر کنم.
مَتی سَجَّلتَ اِسْمَکَ فی قافِلَهِ الحُجَّاجِ؟: کی اسمت را در کاروان حجاج ثبتنام کردی؟
هَلْ لدَیْکَ (عِنْدَکَ) الشَّهادهُ الصِّحیَّهُ؟: گواهی بهداشتی دارید؟
ما اسْمُکَ؟ و مِنْ أَیْنَ تَأْتِی؟: اسمتان چیست و از کجا میآیید؟
اسمی احمدٌ مِن جمهوریّهِ مصرَ العربیّهِ: اسمم احمد است و از جمهوری عربی مصر آمدهام.
کیفَ کانَتِ الرِّحْلَهُ؟: سفر چطور بود؟
ألستَ دلیلاً للسائحینَ؟: آیا شما راهنمای گردشگران نیستید؟
لطیفٌ و رائعٌ جداً: بسیارخوب و دلانگیز است.
أینَ تَرُوحُ (تذهب) الآنَ؟: الان کجا میروید؟
مُنْذُ مَتَی و أنتَ هُنا؟: چه مدت است در اینجا هستید؟
أینَ عائِلَتُکَ؟: خانوادهات کجاست؟
هَلْ هذِهِ زیارتُکَ الأُولَی؟: اولین مرتبه است زیارت میکنید؟
هَلْ هذِهِ زیارتُکَ الأُولَی؟: بله، اولین زیارتم است.
سَلِمَتْ یَداکَ: دستت درد نکند.
یتکلم ببطء، رجاء: لطفا شمردهتر حرف بزنید.
أنا لا أتکلم العربیه جیدا: من به خوبی عربی حرف نمیزنم.
أنا سَعِیدٌ بِلِقائِکُمْ: از دیدنتان خرسندم.
بَلِّغْ سَلامی إِلَی أُسْرَتِکَ (أَهْلِکَ)؛ سَلِّمْ لِی عَلَی…: سلام مرا به خانواده برسان…
إِلی اللِّقاء والسَّلامُ عَلَیْکُم: به امید دیدار، خدا نگهدار.
اِلعَفُوْ تِنْطینی مَکان (حتی آنی هم اَگعُد / اوگَف): ببخشید امکان داره کمی به من جا بدهید (که من نیز بنشینم/ بایستم).
انا عازِبٌ (أَعْزَب) وحید: من تنها و مجرد هستم.
إذَنْ لاأُزاحِمُکَ (لا أُزْعِجُکَ)؛ (لا أُثَقِّلُ علیک): پس مزاحم شما نمیشوم.
تَفَضَّلْ: بفرمایید.
هَنِیئاً لَکَ: نوش جان.
تَشْرَبُ الشَّایَ أو القهوه؟: چای مینوشی یا قهوه؟
أشْرَبُ القهوه: قهوه مینوشم.
أنا هُنا مُنْذُ بِضْعَهِ أَیَّامٍ: از چند روز پیش اینجا هستم.
أنا بخدمتکَ (فی خدمتکَ): در خدمتم.
إذن هل تستطیعُ أَنْ تُرافِقَنِی؟: پس میتوانی مرا همراهی کنی؟
کیفَ مُنَاخُ هذِهِ المدینهِ؟: آبوهوای این شهر چطور است؟
کانَتْ مُمتعهً جِدّاً: خیلی مفید بود.
لا شکرَ للواجبِ (عَلَی الواجِبِ): نیازی به تشکر نیست.
طَیِّب، حَسَناً: بسیار خوب
أنا أعِیشُ فِی مَدِینَهِ «…» التَّابِعَهِ لِمُحَافَظَهِ «…»: در شهر «…» از توابع استان «…» زندگی میکنم.
لا ، لا، أبداً: نه، نه، هرگز
کم هو عمرک؟: چند سالتان است؟
أعد من فضلک: میشود تکرار کنید.
لاأدری: نظری ندارم.
لآ أعرف!: من نمیدانم.
أعطنی هذه: این را به من بده.
کم الساعه؟: ساعت چند است؟
أحتاج طبیبا: به دکتر نیاز دارم.
أنظر، أنظری: نگاه کن
ما أسمه بالعربیه؟: این به عربی چه میشود؟
أکتبها من فضلک/ أکتبیها من فضلک: لطفا بنویسید.
ما مهنتک؟: شغلتان چیست؟
أحب اللغه العربیه: عربی دوست دارم.
سأرجع حالا: سریع برمیگردم.
یجب أن اذهب الآن: باید بروم.
متشرف/ متشرفه بمعرفتک: از آشنایی با شما خوشوقتم.
ما إسمک؟: اسمتان چیست؟
قلیلا: به میزان کم.
لغتی العربیه لیست کما یجب: عربی من خوب نیست.
غدا/ البارحه: فردا/ دیروز
نعم / لا: بله/ خیر.
هل أعجبک؟: دوستش داری؟
صباحا/ مساءا/ لیلا: صبح/ عصر/ شب
لاتقلق/ لا تقلقی: نگران نباش.
قَبْلَ شَهْرٍ تَقْرِیباً: تقریبا یک ماه پیش
ماذا تريد؟: چه میخواهی؟
أنا موافق: به نظر من خوبه.
هل تتكلم الانجليزية؟: میتوانی انگلیسی حرف بزنی؟
لا يثير اهتمامي: بریم فرقی ندارد.
أين سنلتقي؟: کجا یکدیگر را ببینیم؟
الاستمتاع: اوقات خوشی داشته باشید.
لقد عدت: من برگشتم.
المكان كله لنا: کل مکان را در اختیار داریم.
اصطلاحات کاربردی عربی در فرودگاه
این اصطلاحات را میتوانید در یک فرودگاه کشور عربی زبان استفاده کنید.
مطار: فرودگاه
مدرج: باند فرودگاه
كم يبعد المطار؟: فرودگاه چقدر دور است؟
رقم رحلة الطيران: شماره پرواز
بطاقة الصعود للطائرة: کارت سوار شدن به هواپیما
أريد مقعدًا بجوار النافذة: صندلی کنار پنجره میخواهم.
بوابة الصعود للطائرة: گیت سوار شدن به هواپیما
لماذا تأخرت الطائرة؟: چرا هواپیما تاخیر کرده است؟
وصول: ورود به مقصد
مبنى المحطة: ساختمان ترمینال
أنا ابحث عن المحطة : من دنبال ترمینال هستم.
معفي من الرسوم الجمركية، معاف از عوارض
مغادرة: حرکت
أريد مقعدًا بجوار الممر: صندلی کنار راهرو میخواهم.
تذكرة: بلیط
ما المحطة التي تريد الذهاب إليها؟: کدام ترمینال را میخواهید؟
أين تباع التذاكر؟ تلفظ أين تباع التذاكر؟: بلیط از کجا تهیه کنم؟
لم أعثر على أمتعتي تلفظ لم أعثر على أمتعتي: چمدانم را پیدا نمیکنم.
سخن پایانی
همانطور دیدید که یاد گرفتن عبارات و اصطلاحات عربی برای سفر و زیارت چقدر آسان است. میتوانید با کمی تمرین آنها را قبل از سفرتان یاد بگیرید.
اما اگر دوست دارید زبان عربی را به شکلی اصولی یاد بگیرید، شرکت در یک کلاس آنلاین آموزش زبان عربی را حتما تجربه کنید و در کنار معلمان خبره شروع به یادگیری کنید.
سوالات
اجازه دهید به سوالات رایج کاربران پاسخ دهیم.
بهترین اپلیکیشنهای یادگیری زبان عربی کدام هستند؟
- Arabic Flashcards
- Tell me more
- Free Arabic Phrases by Nemo
- Duolingo
- Rosetta Stone
بهترین روش یادگیری سریع زبان عربی چیست؟
برای یادگیری زبان عربی نیاز به تلاش زیادی دارید.
- تصمیم بگیرید که میخواهید این زبان را یاد بگیرید.
- از اصول پایه و ساده شروع کنید.
- استفاده از دیکشنری عربی را یاد بگیرید.
- تمرین مداوم داشته باشید.
- به زبان عربی حرف بزنید.
- هیچ وقت از یادگیری دست نکشید.
یادگیری زبان عربی چقدر طول میکشد؟
یادگیری زبان عربی برای یک انگلیسی زبان به شکل تخمینی حدود 2200 ساعت و بیش از 80 جلسه طول میکشد.
آیا میتوان زبان عربی را به شکل خودخوان یاد گرفت؟
البته که یادگیری زبان عربی با یک استاد کارکشته بسیار بهتر است، به ویژه اگر بخواهید به صحبت کردن مسلط شوید معلم با تجربه کمک زیادی میکند.